loading...

رمان ماکانی عشق بی انتها

رمان ماکانی عشق بی انتها

بازدید : 280
شنبه 25 مهر 1399 زمان : 3:37

دنیز

صبح زود بیدار شدم😫 دخترا رو بیدار کردم بعد از کلی دیوونه بازی شروع کردم به حاضر کردنشون(انتخاب لباس) اول از نازنین شروع کردم همه شون می‌خواستن ست باشن رنگ سبز به همه شون میومد نازنین: باز می‌خوای چیکار کنی دیوونه زهرا: خدا میدونه چه نقشه‌‌‌ای بازم برامون داره اوین: دنیز از دیشب مشککککوک میزنی‌هااا سودا: آره والا ساحل: دنیز کلا سنتی و صنعتی رو با هم میزنه دنیز:که با این حرفه ساحل همه زدیم زیر خنده. تیپ دخترا:یه مانتوی اسپرت سبز، تیشرت مشکی که روش اول اسمه عشق زندگی شون بود😁با شلوار هش جیب مشکی با کتونی سبز با کوله مشکی با شال سبز که موهاشونم دم اسبی بستم کارمو با یه ارایش ملیح تموم کردم.😏

💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙سلام عزیزای دلم

اینم پارت ۶

امیدوارم که خوشتون اومده باشه

با کامنت‌ها بترکونید

منتظره حمایتاتون هستم

معرفی انیمه دفترچه مرگ^^
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 0

آمار سایت
  • کل مطالب : <-BlogPostsCount->
  • کل نظرات : <-BlogCommentsCount->
  • افراد آنلاین : <-OnlineVisitors->
  • تعداد اعضا : <-BlogUsersCount->
  • بازدید امروز : <-TodayVisits->
  • بازدید کننده امروز : <-TodayVisitors->
  • باردید دیروز : <-YesterdayVisits->
  • بازدید کننده دیروز : <-YesterdayVisitors->
  • گوگل امروز : <-TodayGoogleEntrance->
  • گوگل دیروز : <-YesterdayGoogleEntrance->
  • بازدید هفته : <-WeekVisits->
  • بازدید ماه : <-MonthVisits->
  • بازدید سال : <-YearVisits->
  • بازدید کلی : <-AllVisits->
  • کدهای اختصاصی